توهّم وهابیت
آیتالله عبدالله جوادی آملی در تفسیر آیات ابتدایی سوره مبارکه زمر با قرائت آیه «أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّینُ ٱلْخَالِصُ ۚ وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُوا۟ مِن دُونِهِۦٓ أَوْلِیَآءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَآ إِلَی ٱللَّهِ زُلْفَیٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَـٰذِبٌۭ کَفَّارٌۭ» گفتند: خداوند میفرماید اینها غیر خداوند را عبادت میکنند، این کار باطل است، معبود بودن غیر خدا محال است، میماند مسأله تقریب و شفاعت که هر دو ممکن است اما محتاج به اذن خداوند است.
وی با اشاره به آیه 22 و 23 سوره مبارکه سبأ ابراز کرد: خداوند نه اجازه میدهد که در مقابل او موجودی مستقل باشد، نه اجازه شرکت و نه اجازه مظاهره میدهد، قسم چهارم که مسأله شفاعت است ممکن است اما محال نیست، خداوند به اصنام و اوثان اذن نداد، در سوره مبارکه سبأ این بحث گذشت، « قُلِ ٱدْعُوا۟ ٱلَّذِینَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ ۖ لَا یَمْلِکُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍۢ فِی ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِیهِمَا مِن شِرْکٍۢ وَمَا لَهُۥ مِنْهُم مِّن ظَهِیرٍۢ»، در یک ذرهای از موجودات آسمان و زمین شریک نیستند، اینها ظهیر و پشتیبان خداوند هم نیستند، شفاعت ممکن است اما خداوند به صنم و وثن اذن نداد.
مفسر برجسته قرآن کریم ابراز کرد: در غیر خداوند تقریب به ممکن است اما اذن خداوند لازم است، باذن خداوند ذات اقدس اله یک عده را شفاعت میدهد، بازگشت تقریب و شفاعت درباره اهلبیت(ع) هم به عبادت است که عبادت خود انسان مقرب الی الله است، برای این که انسان که نماز میخواند و روزه میگیرد به خداوند نزدیک میشود، خداوند میگوید اگر مشکل دارید نماز بخوانید.
وی با بیان آیه «وَٱسْتَعِینُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ ۚ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی ٱلْخَـٰشِعِینَ» ادامه داد: خداوند فرمود از نماز کمک بگیرید، نماز وسیلهای برای حل مشکلات است، درباره نبی، ولی و وصی فرمود از اینها اطاعت کنید، لذا ولایت هم مانند صوم و صلاة عبادت است، زیرا حرف خداوند را داریم گوش میدهیم و بیگانه نیست، اگر گفته شد اسلام بر پنج پایه بنا شد، حرف خداوند است، این عبادت الله است که نزدیک کننده است، باذن خداوند یک عده را شفاعتکننده قرار میدهد، بازگشت تقریب و شفاعت هم در شیعه به عبادت است، این عبادت خداوند است که نزدیککننده است.
* بیاساس بودن حرف وهابیت درباره شفاعت
آیتالله جوادی آملی خاطرنشان کرد: وهابیت یک شبهه مطرح میکند که شیعه ذوات غیردینی را نزدیککننده به خداوند میداند، این یک خیال و وهم است، این دستور خداوند است، وقتی انسان پشت سر این ذوات مقدس راه میافتد به خداوند نزدیک میشود، اینها دستور خداوند است، که اینها راهنما هستند، اگر «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا» را خداوند نازل کرد، «وَأَقِیمُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُوا۟ ٱلزَّکَوٰةَ وَٱرْکَعُوا۟ مَعَ ٱلرَّٰکِعِینَ» را هم خداوند نازل کرد، هم ولایت و هم نماز وسیله است، اما این صنم و وثن که وسیله نبودند، «مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ» چه کسی به آنان اذن داد؟ «قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَی اللَّهِ تَفْتَرُونَ» یا بر خداوند افترا و دروغ میبندید، اگر برهان دارید بیاورید، اگر اذن دارید بگویید چه کسی اذن داد؟ شفاعت ممکن است اما باید به اذن باشد.
وی با اشاره به آیه «لَّوْ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًۭا لَّٱصْطَفَیٰ مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَآءُ ۚ سُبْحَـٰنَهُۥ ۖ هُوَ ٱللَّهُ ٱلْوَٰحِدُ ٱلْقَهَّارُ» افزود: باید توجه کنند بین اتخاذ نبی، اتخاذ ولی، اتخاذ حبیب، اتخاذ خلیل ممکن است، «إِنَّ ٱللَّهَ ٱصْطَفَیٰٓ ءَادَمَ وَنُوحًۭا وَءَالَ إِبْرَٰهِیمَ وَءَالَ عِمْرَٰنَ عَلَی ٱلْعَـٰلَمِینَ» و «وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًۭا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌۭ وَٱتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَٰهِیمَ حَنِیفًۭا ۗ وَٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبْرَٰهِیمَ خَلِیلًۭا» ولی اتخاذ ولد محال است، در اتخاذ نسبت به ولی، نبی و امام و خلیل خداوند کسی را صفوت، مجتبی، قرار داد، یک عده نبیالله، صفیالله، یک عده حبیبالله هستند، خداوند اینها را اتخاذ کرده که مشکل آنان را حل کند، اما اتخاذ ولد محال است به این دلیل که خداوند اتخاذ ولد نمیکند که مشکلی از خودش را حل کند و این محال است، همان طور که ولد داشتن خداوند محال است، اتخاذ ولد داشتن خداوند هم محال است.
* بین اتخاذ ولد و اتخاذ حبیب، خلیل و نبی فرق است
مؤلف کتاب مفاتیحالحیاة افزود: اگر سخن از ولد داشتن خداوند است که در سوره مبارکه انعام و صافات محال بودن آن گذشت، میماند گرفتن ولد که آن هم محال است، باید بین اتخاذ خلیل و حبیب و گرفتن ولد فرق گذاشت، برهانی که ذات اقدس اله برای نفی اتخاذ ولد ذکر میکند، در سوره مبارکه یونس بیان میکند که «قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ» او بینیاز است، بینیاز احتیاج ندارد کسی را فرزند و فرزند خوانده قرار دهد.
وی گفت: اگر خداوند میخواست که فرزندی برای خود برگزیند، آنچه میخواست از میان آنچه آفریده است، بر میگزید، با خداوند میفرماید «لَوْ أَرَدْنَآ أَن نَّتَّخِذَ لَهْوًۭا لَّٱتَّخَذْنَـٰهُ مِن لَّدُنَّآ إِن کُنَّا فَـٰعِلِینَ» اگر میخواستیم، فرزند بگیریم آنان که حاملان عرش هستند، را اسباب بازی و بازیچه خود قرار میدادیم، اما بازیگری برای ما محال است، اتخاذ ولد برای ما محال است، چون او غنی است پس بینیاز از فقر است و خداوند مشکلی ندارد که بخواهد به خاطر حل کردن مشکل خود فرزندی اختیار کند، در دستگاه ما بازی و بازیچه نیست.
آیتالله جوادی آملی با قرائت آیه «بَدِیعُ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۖ أَنَّیٰ یَکُونُ لَهُۥ وَلَدٌۭ وَلَمْ تَکُن لَّهُۥ صَـٰحِبَةٌۭ ۖ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍۢ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌۭ» خاطرنشان کرد: چون خداوند بینیاز محض است و هیچ کمبودی برای او نیست، او نیازی ندارد تا فرزندی بگیرد و اتخاذ ولد همچون اتخاذ وصی، حبیب و خلیل نیست، اینها مقرب نیستند، او فرشتههای عرش و فرشتههای مختلف دارد، اما اصل مسأله شدنی نیست، چون خداوند از هر چیزی بینیاز است به همین دلیل میتواند نیاز نیازمندان را رفع کند، «سبحانه» هر موجودی تحت قهر اوست، چگونه میتواند اتخاذ ولد کند.
بیانات ایشان دردرس تفسیر 1393/07/09